آرامش : آرام بودن ، آسودگی
آسیاب : آسیاب دستگاهی برای خرد کردن و آرد کردن گندم ، جو و دانه های دیگر است .
آشتی کنند : پس از قهر و نزاع با هم سازش کنند و دوست شوند ، صلح کنند .
آفرین : درود
آماده : حاضر ، مهیا
آموخت : یاد داد ، یادگرفت
آموختن : یاد دادن ، یاد گرفتن
آواز : صدا ، بانگ ، نغمه ، سرود ، آهنگ
آویخت : آویزان کرد ، آویزان شد
آیت : نشانه ، علامت ، دلیل
ابداع : نوآوری ، چیزی را از نو پدید آوردن ، ایجادکردن
ابو العجایب : پدر شگفتی ها ، صاحب شگفتی ها
اتفاق : رویداد ، پیش آمد ، حادثه
اثاث : وسایل ، ابزار
اثر : نشان ، علامت
اجتماع : گروه
اَجَل : پایان زندگی ، زمان مرگ
احسنت : آفرین
اختراع : پدید آوردن ، درست کردن ، ایجاد کردن
اراده : خواست ، میل ،تصمیم
ارباب : مالک ، کسی که در زمان قدیم قدرت و زمین و سرمایه ای داشته است .
ارغوانی : رنگ قرمز مایل به بنفش
ارمغان : هدیه ، سوغات
از پسِ : از پشتِ
اساس : پایه ، بنیان
استعداد : آمادگی ، توانایی
استقبال : به پیشواز کسی رفتن ، پیشواز
استوار : پایدار ، پا برجا ، محکم
اسرار : جمع سر ، راز ها
اشتیاق : علاقه مندی ، شوق زیاد ، میل زیاد
اشکال : عیب ، نقص ، کمبود
اطفال : کودکان ، خردسالان ، جمع طفل
اعتراض کرد : ایراد گرفت
اعتقاد : باور ، ایمان ، عقیده
افزوده : اضافه شده
افکند : انداخت ، پرت کرد
اقامت گزیدم : در جایی ساکن شدم ، ماندم
التماس کنان : اصرار کنان ، درخواست ،درخواست کنان
انبوه : بسیار ، زیاد ، فراوان
انتظار : چشم به راه بودن ، امید داشتن
اندر : در
اندک اندک : کم کم ، آهسته آهسته
اندوخت : جمع کرد ، گرد آوری کرد ، پس انداز کرد
اندوه : غم
اندوهگین : غمگین
اوایل : ابتدا ، جمع اول
ایجادکردن : پدید آوردن ، به وجود آوردن ، ساختن