دبستانی ها

دبستانی ها

وبلاگی برای دانش آموزان دوره ی دوم دبستان
دبستانی ها

دبستانی ها

وبلاگی برای دانش آموزان دوره ی دوم دبستان

داستان: بابای مدرسه

سومین جلد از مجموعه‌ی «قصه‌های شنیدنی از بچه‌های خوب»، «بابای مدرسه» نام دارد که محسن بغلانی آن را نوشته و امیر نساجی آن را تصویرگری کرده است. این کتاب توسط موسسه فرهنگی هنری قدر ولایت به چاپ رسیده.این کتاب شامل پنج داستان به نام‌های «بابای مدرسه»، «جشن میلاد»، «پاییز سرد»، «دانش‌آموز نمونه» و «دانشگاه» است. درون‌مایه‌ داستان‌های این کتاب نوع دوستی، نیکی و مسایل دینی-مذهبی است.

14 آذر روز تولد شهید عباس بابایی می باشد . به همین مناسبت داستان بابای مدرسه را از این کتاب برای شما انتخاب کرده ایم. امیدوارم از خواندن آن لذت ببرید.

بابای مدرسه
پاییز سال 1341 پاییز سردی بود. هوا ناگهان به سردی گراییده و دیگر صدای چهچهه ی پرندگان خوش آوا به گوش نمی رسید و جای آن را صدای قارقار کلاغ ها پر کرده بود. صدای خش خش برگهای پاییزی که رنگهای زیبای آن به تیرگی گراییده بود، ذر زیر پای بچه های مدرسه ، به گوش می رسید.
آقای مدیر وارد مدرسه شد. سری به منبع های آب مدرسه زد ولی آنها ، به خوبی از آب پر نشده بودند. آقای مدیر با عصبانیت مش حیدر را صدا زد. مش حیدر با عجله خود را به او رساند و سلام کرد. آقای مدیر بدون این که پاسخ سلام او را بدهد با همان غرور و تکبر همیشگی سر او فریاد زد: مردیکه خجالت نمی کشی . هر روز باید به تو بگویم که باید چه غلطی بکنی؟ چرا این منبع ها خوب پر نشده؟ این بار آخری است که به تو تذکر می دهم ، دفعه ی بعد به بیرون پرتت می کنم.

مش حیدر که از کمر درد نمی توانست سرپا بایستد در حالی که صدایش از ترس می لرزید گفت: ببخشید آقا. راستش این کمر درد لعنتی بدجوری امانم را بریده ، زنم بنده ی خدا خیلی سعی می کند کارهای مرا درست انجام بدهد ، ولی خوب مدرسه بزرگ است ، و نمی تواند به تنهایی همه ی کارها را انجام بدهد، ولی شما ناراحت نباش قول می دهم که دیگر تکرار نشود. مدیر گفت: من از این ننه غریبم بازی ها سرم نمی شود اگر یک بار دیگر تکرار تکرار شود جور و پلاسَت را بیرون می ریزم. وقتی مدیر رفت، مش حیدر سرایدار و بابای مهربان مدرسه که برای چندمین بار در مقابل کودکانی که هر یک مانند فرزندان او بودند تحقیر شده بود، در حالی که چشمانش از اشک پر شده بود، سر را به زیر انداخت و به سوی اتاق سرایداری برگشت.
  ادامه مطلب ...